دکتر حسن فروزان فرد – دبیر کمیته علمی
بحران بهرهوری
در سالهای آغازین هزاره سوم کشورهای جهان سعی دارند که سهم بیشتری از تجارت جهانی را به خود اختصاص دهند. برای نیل به این هدف در تلاشند بتوانند توان رقابت پذیری خود را افزایش دهند و این امر جز از طریق ارتقای بهره وری امکان پذیر نخواهد بود. بررسی سهم رشد بهره وری کل عوامل تولید در رشد اقتصادی در کشورهای توسعه یافته یا در حال گذار بیانگر این واقعیت است که در دو دهه گذشته در این کشورها سعی شده سهم عمده ای از رشد اقتصادی از طریق رشد شاخص های بهره وری کل عوامل تامین شود. در صورتیکه کشور ایران بخواهد سطح توسعه یافتگی خود را به سطح کشورهای فوق برساند بجز ارتقای بهره وری سازو کار دیگری دراختیار ندارد.
رشد اقتصادی پایدار نیازمند مجموعهای از زیرساختهای اجتماعی است که اراده سیاسی و عزم ملی برای تحقق آن الزامی است. توسعه اقتصادی مهمترین منبع قدرت سیاسی است و باید در اولویت قرار گیرد. اقتصاد ایران با پدیده جدی بحران بهرهوری روبهرو است. در چنین شرایطی حتی تزریق مجدد درآمدهای نفتی و افزایش سرمایه، نه منجر به رشد بالای بلندمدت میشود و نه اشتغال مولد ایجاد میکند.
بررسی بهره وری در سطح کلان پیش زمینه آسیب شناسی اجتماعی و نیز راه آسانی برای اتخاذ سیاست های صحیح است. عموما بررسی بهره وری در سطح کلان دارای دوجنبه است. اول آنکه شاخص های بهره وری در سطح کل اقتصاد مانند بهرهوری نیروی کار و سرمایه و … این امکان را فراهم می آورد تا سطح و یا میزان رشد آن با سایر کشور ها مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد و جایگاه کشور در سطح منطقه و جهان مشخص شود. دوم آنکه تحلیل بهره وری یک تحلیل درونی است و سعی می شود با استفاده از شاخص های بهره وری محاسبه شده وضع موجود تبیین و با توجه به اهداف از پیش تعیین شده استراتژی حرکت جهت تحقق اهداف مشخص شود.
اقتصاد ایران در آستانه ورود به مرحله جدیدی از تحولات خود است که مشخصه آن استمرار رشد اقتصادی پایین است که اجرای تحریمهای جدید نه بهوجود آورنده آن بلکه تشدیدکننده این روند بهشمار میآید؛ بهطوری که به جهت افت شدید بهرهوری، حتی تزریق منابع نفتی بیشتر، چندان به بازدهی بخش تولید غیرنفتی منجر نمیشود. این مرحله از حیات اقتصادی کشور را میتوان «بحران بهرهوری» نامید که استمرار آن جز اتلاف منابع نتیجهای نخواهد داشت. زیرا در این شرایط منابع سرمایهای چندان در فرآیندهای تولیدی مولد و اشتغال زا بهکار گرفته نشده بلکه یا به صورت مصرف مستقیم در چارچوب سیاستهای توزیعی و برنامههای اجتماعی بلندپروازانه از بین میرود یا در بازارهای مالی از هم گسیخته با بخش واقعی اقتصاد، دستخوش سوداگریهای بیحاصل میشود.
بنابراین موضوع ارتقای بهره وری به عنوان مهمترین راهکار برای خروج غیرتورمی از رکود و مقابله با تحریم های اقتصادی مطرح می باشد و تاکید بیشتر بر روی مقوله بهره وری کاملا منطقی و حتی ضروری به نظر می رسد.