اندیشه ی یک صنعتگر در مسیر " نو" شدن
درسال ۱۳۷۶ اولین روز صنعت توسط اینجانب و یاران صنعتگر بزرگوارم پایه گذاری و تاکنون همه ساله مراسمی در این روز یعنی دهم تیر برگزار و پس از بحث و بررسی در خصوص عملکرد یکساله صنعت کشور نقطه نظرات مجموعه صنعتگران در قالب بیانیه هایی عنوان شده است که بدون شک در حد امکان رد برگیرنده ی دیدگاه های جامعه ی صنعتی بوده و ارتقاءگفتمان صنعتی کشور و همدلی دولت و بخش خصوصی در یافتن راهکارهای حل مشکلات در حد خود موثر بوده است . به هر حال صنعت کشور نشان داده است قابلیت فرا روی و رشد و زایش بسیاری داشته است . شاهد مثال موضوع تجارت شخصی اینجانب است که در بدایت ورود به صنعت در سال ۱۳۳۲ سهم صنعت در درامدناخالص ملی ۰٫۸ درصد بود و اکنون ۲۲ درصد شده است که این حاصل زحمات بسیاری بوده است و دور از انصاف است که زحمات و تلاش های برنامه ریزان ، دولتمردان ، صنعتگران اعم از آنانکه در گذشته اند و یا در قید حیاتند را نادیده بگیریم و حق شناس نباشیم .
پس از سالیان متمادی و توجه پایه ای به کشاورزی سرانجام در انجام صنعت بعنوان محرکه و لوکوموتیو اقتصاد کشور شناخته و نخبگان بر آن اجماع کردند . این همگرایی نتایج نیکویی در برداشته است و هرقدر این باور فراگیرتر شود رسالت ما صنعتگران افزونتر می گردد . خاصه در شرایط این زمانه و رویارویی جهان با بحران های رنج آور روز که ناخودآگاه تاثیرات ناپسند و تلخ آن در کشور عزیز و بیگناه ما اثر گذار شده است . چراکه هرگاه نگرش منصفانه داشته باشیم نمی توانیم رکود اقتصادی جهانی و بحران های حاکم برآن را ناظر باشیم و تاثیر آن را برمراودات خود با جهان بی اثر انگاریم .
همه آگاهند که ما شصت سال است که از نعمت برنامه ریزی برخورداریم و همین برنامه ریزی برای ما دستاوردهای بسیاری در برداشته است از آن جمله است : توسعه و گسترش نیروی برق و گاز رسانی در تمامی کشور ، اداره ی صنعت نفت و پتروشیمی بدست متخصصان میهنمان ، استفاده از آب سلامت در پهنای سرزمینمان ، برخورداری از جاده و راه آهن در گسترش وسیع کشور ، تحقق پذیر شدن برخورداری از تولید فولاد ، سیمان و سایر صنایع مهم و اساسی در حدی قابل قبول و موثر ، اشاعه بهداشت در کل کشور و ارتقاء امید به زندگی از ۴۰ به ۷۰سال و از همه مهمتر ارتقاء کمی و کیفی سواد آموزی و تحصیلات دانشگاهی .
مزایای پیش گفته مانند هر جامعه "در حال گذار" دیگری جمعیت را در دوره ای بشدت فزونی داد . لذا طبیعی است که مسئله ی کمبود منابع بعنوان مسائل اساسی در کشور طرح و به سبب سرایت بحران های جهانی این مشکلات افزون شود .
با عنایت به شرایط ، چه خوب است از تجارب خود استفاده کنیم و برای برنامه ریزی ها شیوه های منسجم تر و متکامل تری را در پیش بگیریم . همانگونه که در توقف قانون حفاظت از صنایع ، ابلاغ سیاست های اصل ۴۴ ، سیاست های کلی نظام در بخش های مختلف و بخصوص صنعت و معدن قانون تعدیل مالیات ها و قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار و ……مدیون دستورات مقام معظم رهبری بوده ایم ، حق شناسی حکم می کند که پیام امسال معظم له دایر بر تولید و حمایت از کار و سرمایه ایرانی را صمیمانه تجلیل نماییم و اینگونه نگرش را ضرورت تداوم و تحول در مسیر توسعه و نجات اقتصاد ملی بدانیم .
اعتقاد داریم در همین رهگذر و ملهم از آنچه گذشته ، لازم است نگرشی نوین و اصطلاحا تغییر پارادایم را بپذیریم که ذیلا به آن اشاره می کنیم :
من کهنسال به این باور رسیده ام که اشکال در نگاه ماست .یعنی باید الگو و مدل ذهنی و رفتار عینی خود را تغییر دهیم در این تغییر الگو ضمن عشق به خالق متعال و پروروگار هستی "انسان دوستی " را محور قرار دهیم . عشق به همنوع ، درستی و آشتی و به تعبیری هوش هیجانی را و هوش اخلاقی باید در کارهیمان الگو باشد یا به عبارتی باید از سرمایه اجتماعی برخوردار شویم و آن را پاس بداریم . یعنی آن چیزی را که مجموعه ای از قواعد، عادات ، هنجارهای رفتاری پذیرفته شده است که در سایه آن ها تعامل افراد با یکدیگر تسهیل و کم هزینه و پیش بینی پذیر شده است که در سایه ی آنها تعامل افراد با یکدیگر تسهیل و کم هزینه و پیش بینی پذیر می شود را ارتقاء دهیم تا امر " توسعه" امکانپذیر باشد .
عزیزان رابطه "سرمایه اجتماعی " و " توسعه " یک رابطه دو طرفه و خود فزاینده است . در فقدان این رابطه ، اقتصاد ما از اصل هم افزایی سینرجی برخوردار نخواهد بود که متاسفانه بعضا نیز چنین شده است بعنوان مثال در حوزه اقتصادی چاره ای جز جهاد ملی از طریق تدوین استراتژی های نوین برای سه بخش صنعت و معدن ، کشاورزی و خدمات و ایجاد هم افزایی و سنرجی بین این بخش ها از طریق استراتژی تلفیقی با تعامل و همکاری و همدلی بخش خصوصی با دولت و قوه ی مققننه و نیز مشارکت موثر و فراگیر جامعه ی علمی ، تخصصی و کارشناسی و همچنین تجارب حاصل از اجرای ۵ برنامه قبل از انقلاب اسلامی و ۴ برنامه ی بعد از انقلاب نداریم .
با توجه به پارادایم ذکر شده یعنی " صلح و آشتی و همدلی " و الگوی توسعه ی پیشنهادی یعنی " هم افزایی بخش های مختلف اقتصادی " به نظر می رسد در شرایط زمانی و مکانی حاضر تحقق شعار " تولید ملی و حمایت از کا و سرمایه ایرانی " در چارچوب سیاست نوین صنعتی ای امکان پذیر است که با مولفه راهبری دولت ، محوریت بخش خصوصی ، بازار رقابتی صادرات و حضور در بازارهای جهانی (الارقم تمام سختی ها) همخوان و گسترش ظرفیت و تکمیل ظرفیت خالی واحدهای تولید را به عنوان یک زاهبرد اجرایی هدف گیری نماید .
راه توسعه چنان که گفته شد نگاهی دوستانه و انسانی و مبتنی بر اخلاق و پرهیز از ستیز و رویا رویی است و محور این حرکت " عشق" است و الگوی علمی و تاریخی آن حماسه های جنگ تحمیلی و سر افراز بیرون آمدن از این آزمون دشوار تاریخی است . امید است که چنین شود و شاهد پیشرفت و توسعه بیش از پیش کشور عزیزمان باشیم.